۱۳۹۱ بهمن ۵, پنجشنبه

اعدام در ملاء عام: امنیت ذهنی یا عینی؟

اعدام
همه می دانند زورگیری در خیلی از شهرهای ایران فراوان دیده، شنیده و تجربه شده است و روزانه موارد متعددی زد و خورد و سرقت های مسلحانه تکرار می شود. اینکه دو جوان به خاطر ارتکاب جرمی چنین رایج اعدام شدند به این برداشت دامن می زند که آنها نه تنها قربانی شرایط زندگیشان بوده اند که قربانی بی عدالتی و تبعیض نیز شدند چرا که شاید اگر ویدیوی زورگیری آنها در اینترنت منتشر نمی شد سرنوشتشان به گونه ای دیگر رقم می خورد.
تیره بختی این دو جوان سرنوشت همه مجرمینی بوده که جرم آنها به دلایل پخش ویدیویی (مثل زورگیری اخیر)،‌ شهرت قربانی (مثل قتل روح الله داداشی) یا ماهیت منحصر پرونده (مثل تجاوز دستجمعی در خمینی شهر) به اعدامشان در ملاء عام منجر شده.
مراسم اعدام در ملاء عام برای خیلی از ایرانیان اتفاق غریبی نیست اما در عین حال اتفاقی هم نیست که همه بر سر آن توافق داشته باشند. در این مباحث مقولاتی مانند ناامنی،‌ اوباشیگری،‌ اعدام،‌ اعدام در ملاء عام،‌ خشونت،‌ فرهنگ،‌ نمایش قدرت و رابطه همه این ها با یکدیگر همزمان مطرح و به بحث گذاشته می شوند.
دار زدن دو جوان زورگیر تهرانی مقابل چشمان صدها تماشاچی باعث متاثر شدن کسانی شده که به این رویه انتقاد دارند. این گونه انتقادات علاوه بر فضاهای مجازی در روزنامه های ایران نیز بازتاب داشته ولی نه به این شکل که کسی به خود جرات دهد به اصل مجازات اعدام اعتراض کند بلکه اعتراض صرفا به اعدام های علنی بوده.
حکومت ایران جلوی انتشار تصاویر اعدام های علنی را نمی گیرد و حتی عکاسان خبرگزاری های داخلی در مراسم اعدام حضور می یابند و اغلب تلاش می کنند از صحنه های آنها عکس های "هنری و خاص" نیز بگیرند. حتی تلویزیون ایران نیز اخیرا برای چند ثانیه به پخش جنازه های به دار آویخته شده مبادرت کرد.
حکومت ایران در مجازات علنی آنهایی که وجهه اش را به عنوان حافظان جان و مال ناموس مردم خدشه دار کرده اند درنگ نکرده است. فرمانده نیروی انتظامی ایران می گوید امنیت ذهنی بر امنیت عینی غلبه دارد و حس ناامنی حتی در صوت بهبود امنیت می تواند فراگیر باشد.
خیلی از ایرانیان از مشاهده حضور تماشاچیان زن و مرد و کودکان خردسال در مراسم اعدام های علنی احساس تعجب و تاسف می کنند و معتقدند حکومت ایران با این کار هم خشونت را جامعه ترویج می دهد و هم فرهنگ عمومی را به قهقرا می برد. بعضی از کارشناسانی که با واقعیت اجتماعی ایران سر و کار دارند اضافه می کنند که اعدام در ملاء عام یا گرداندن اراذل و اوباش در خیابان کمکی به کاهش جرم نمی کند.
اما طرفداران اعدام می گویند که این گونه مجازات ها اثر بازدارنده دارد و برای آنهایی که سودای ارتکاب جرم و جنایت را در سر دارند، درس عبرت می شود.
"رئیس قوه قضائیه ایران در واکنش به انتقاد از اعدام اخیر دو جوان به جرم زورگیری، گفته که مجازات آنها با هدف بازدارندگی و ایجاد امنیت در جامعه انجام شده است."
امروز، چهارشنبه چهارم بهمن، صادق لاریجانی، رییس قوه قضائیه ایران در واکنش به انتقاد از اعدام این دو نفر گفت که مجازات آنها با هدف بازدارندگی و ایجاد امنیت در جامعه انجام شده است.
اثبات این که مجازات اعدام یا اعدام در ملاء عام از جرم و جنایت در ایران پیشگیری کرده کار دشواری است، اما اینکه ثابت شود بدون این مجازات ها جرم و جنایت کمتر می شود نیز به مراتب دشوار تر است. برای روشن شدن تاثیر اعدام در کاهش جرم و همچنین تاثیر آن بر فرهنگ خشونت در جامعه لازم است دو مقوله از هم تفکیک شوند: یکی اعدام و دیگری اعدام در ملاء عام.
درصد اعدام در ملاء عام نسبت به کل موارد اعدام در ایران بسیار اندک است. از این رو تماشاچی های حاضر در اعدام های علنی،‌ به لحاظ تعداد در حدی نیستند که بتوان رفتار آنها را مبنای نتیجه گیری های قاطع درباره کل جامعه ۷۵ میلیونی ایران فرض کرد.
کشوری مثل آمریکا که آخرین مورد اعدام در ملاء عام را ۷۵ سال پیش اجرا کرد کماکان جامعه ای خشن تلقی می شود. اما باید دید منظور از جامعه خشن چیست و ملاءک های خشونت طلبی در یک جامعه کدامند. اولین ملاک، که همیشه اولین توجیه مجازات اعدام هم هست، طبعا آمار قتل و آدم کشی در یک کشور است.
بر اساس تازه ترین آمار اداره مبارزه با مواد مخدر و جرائم سازمان ملل متحد، در ایران طبق آخرین آمار از هر صدهزار نفر ۳ نفر به قتل می رسد. این رقم در چین و عربستان و استرالیا و بریتانیا ۱ نفر و در اسرائیل،‌ کره جنوبی،‌ لوکزامبورگ و بنگلادش بین ۲ تا ۳ نفر است.
کشورهایی مانند عربستان و چین در ملاء عام اعدام می کنند ولی کشورهایی مانند کره جنوبی و لوکزامبورگ چنین مجازاتی ندارند.
به همین کیفیت آمار قتل در کشورهایی که نسبت قتل به جمعیت درآنها بیشتر از ایران است با اعدام در ملاء عام ارتباط مستقیم و معنا داری نشان نمی دهد. در هند از هر صد هزار نفر ۳/۵ نفر و در آمریکا از هر صد هزار نفر نزدیک به ۵ نفر به قتل می رسند. این رقم در روسیه ۱۰ نفر،‌ در کره شمالی ۱۵ نفر،‌ در ونزوئلا ۴۵ نفر و در هندوراس که بالاترین رقم قتل در دنیا را دارد ۹۶ نفر است.
براساس آمار پلیس آگاهی ایران، در این کشور از هر صد هزار نفر ۳ نفر به قتل می رسند. از این میان، ۳۰٪ قاتلان جزو اقوام یا خانواده مقتول بوده اند مضاف بر اینکه بیش از ۶۰٪ مقتولان مونث، به دست بستگان خود به قتل رسیده اند. شاید این آمار نشان دهد که فرهنگ خشونت خانوادگی در ایران بیشتر جای نگرانی دارند تا خشونت به طور عام و کلی.
"جامعه شناسان همیشه تاکید دارند که نمی توان به ناهنجاری های اجتماعی مثل قتل و زورگیری و خشونت نگاهی تک عاملی داشت. عوامل خشونت طلبی در آمریکا با عوامل آن در ایران یا هندوراس خیلی تفاوت دارند و مشکلات متنوعی مثل فقر و تعصب و بدآموزی تا شرایط زندان و تاریخ سیاسی و نارسایی قضایی را در بر می گیرد."
آمار قتل در ایران طی سالهای اخیر تفاوت چندانی نکرده است، همانگونه که تعداد اعدام های علنی. پس مدافعان یا مخالفان اعدام علنی نمی توانند از آمار نتیجه بگیرند که این مجازات اثر بازدارنده یا ترغیب کننده خشونت - در شکل قتل - داشته است. حتی فرمانده نیروی انتظامی که چند ماه پیش گفت امنیت ذهنی در دنیای امروز بر امنیت عینی غالب است، تنها توانست بر حس امنیتی که اعدام مجرمان جنجالی در ایران بوجود می آورد اشاره کند.
پس می ماند اعدام در زندان که آن هم نه در ایران و نه در کشورهای دیگر رابطه علت و معلولی با کاهش یا افزایش آمار قتل نداشته است. مقایسه آمار کل اعدام شدگان در ایران نسبت به قاتلان شناسایی شده نشان می دهد که درصد کمی از قاتلان اعدام می شوند.
مسئولان قضایی ایران به صدور حکم اعدام برای قاچاق مواد مخدر،‌ جرائم پر سر و صدا و خبرساز و پرونده مخالفان سیاسی یا مسلح توجه به مراتب بیشتری نشان داده اند تا اعدام صدها شهروند گمنامی که بدون ایجاد 'ناامنی ذهنی' در جامعه مبادرت به قتل کرده اند.
جامعه شناسان همیشه تاکید دارند که نمی توان به ناهنجاری های اجتماعی مثل قتل و زورگیری و خشونت نگاهی تک عاملی داشت. عوامل خشونت طلبی در آمریکا با عوامل آن در ایران یا هندوراس خیلی تفاوت دارند و مشکلات متنوعی مثل فقر و تعصب و بدآموزی تا شرایط زندان و تاریخ سیاسی و نارسایی قضایی را در بر می گیرد. از این رو تقلیل این عوامل به تک عامل اعدام یا اعدام در ملاء عام راه گشا نخواهد بود.
به همین دلیل است که مخالفان اعدام می گویند از آنجایی که ثابت نشده این مجازات اثر بازدارنده دارد بهتر است موافقان اعدام - چه اعدام های علنی و چه غیر علنی - دلایل بهتری بجز بازدارندگی برای دفاع از موضع خود پیدا کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر